زندگینامه علی اکبر رفوگران

بازدید: 36 بازدید
زندگینامه علی اکبر رفوگران

در این مقاله قصد داریم به زندگینامه علی اکبر رفوگران بپردازیم. علی اکبر رفوگران (زاده ۱۳۰۹) کارآفرین ایرانی است که بیشتر به عنوان بنیانگذار کارخانه خودکار بیک در ایران شناخته می‌شود. او همچنین کارخانه عطر بیک را در ایران تأسیس کرد و به عنوان پدر نوشت‌افزار ایران شناخته می‌شود. رفوگران نقش مهمی در تولید و عرضه لوازم‌التحریر با کیفیت و قیمت مناسب در ایران ایفا کرده است.

تولد و کودکی علی اکبر رفوگران

خاندان رفوگران اصالتاً اهل اصفهان بودند، شهری که به داشتن هنرمندان و صنعتگران ماهر مشهور است. پدربزرگ علی‌اکبر رفوگران، مدت‌ها قبل از تولد او، از اصفهان به تهران مهاجرت کرد. احتمالاً این مهاجرت در پی فرصت‌های تجاری بیشتر در پایتخت صورت گرفته است. او در قلب تپنده تجارت ایران، یعنی بازار تهران، حجره‌ای برای کسب و کار خود دایر نمود. بازار تهران در آن زمان، و حتی امروز نیز، مرکز اصلی تجارت و تبادل کالا در ایران محسوب می‌شد و حجره داشتن در آن، نشان از جایگاه و اعتبار تجاری فرد داشت.

علی اکبر رفوگران کیست

بدین ترتیب، علی‌اکبر رفوگران از همان بدو تولد و از طریق پدر، پدربزرگ و عموهایش، با فضای بازار و اصول تجارت آشنا شده بود. این آشنایی زودهنگام، زمینه‌ای قوی برای ورود او به دنیای کسب و کار فراهم آورد. علی‌اکبر رفوگران در سال 1309 هجری شمسی چشم به جهان گشود. در آن زمان، ایران تحت تاثیر تحولات سیاسی و اجتماعی گوناگونی قرار داشت.

پدر علی‌اکبر نیز در بازار تهران فعالیت می‌کرد و صاحب فروشگاه لوازم التحریر بود. این شغل نشان می‌دهد که خانواده رفوگران در زمینه عرضه کالاهای مورد نیاز مردم و احتمالاً قشر تحصیل‌کرده آن زمان فعال بوده‌اند. اما شرایط سخت زندگی، به ویژه فقر و پیامدهای ناگوار جنگ جهانی دوم، که تاثیرات عمیقی بر اقتصاد و جامعه ایران گذاشت، علی‌اکبر را مجبور به ترک تحصیل کرد. جنگ جهانی دوم (1939-1945 میلادی) اگرچه ایران در آن اعلام بی‌طرفی کرده بود، اما به دلیل اشغال کشور توسط متفقین و مشکلات اقتصادی ناشی از آن، زندگی بسیاری از مردم را تحت تاثیر قرار داد. کمبود مواد غذایی، تورم و مشکلات معیشتی از جمله پیامدهای این دوران برای ایرانیان بود.

فوت پدر

پس از درگذشت پدرش، میرزا علی، حجره و کسب و کار خانوادگی به علی‌اکبر به ارث رسید. او در آن زمان جوانی بود که مسئولیت سنگینی بر دوشش قرار گرفت. با این حال، او از سن 12 سالگی در حجره پدرش مشغول به کار بوده و تجربه نسبتاً زیادی در امور تجاری اندوخته بود. این تجربه عملی، او را در اداره کسب و کار خانوادگی یاری رساند.

با وجود درگیری در امور تجارت، ذهن علی‌اکبر همچنان دغدغه تحصیل را داشت. او به اهمیت علم و دانش واقف بود و برای جبران فرصت‌های از دست رفته، تحصیلات خود را به صورت شبانه ادامه داد. این نشان از پشتکار و اراده قوی او برای پیشرفت و ارتقای سطح دانش خود دارد. علاوه بر تحصیلات رسمی، او در یادگیری زبان انگلیسی نیز مهارت خوبی کسب کرده بود. در آن دوران، تسلط به زبان‌های خارجی، به ویژه انگلیسی، یک مزیت بزرگ در تجارت و ارتباطات بین‌المللی محسوب می‌شد و نشان از دیدگاه وسیع و تمایل او به تعامل با دنیای خارج داشت.

علی‌اکبر رفوگران همواره تلاش می‌کرد تا برای موفقیت و توسعه فردی خود، زمان و انرژی فراوانی صرف کند. این نگرش نشان‌دهنده روحیه‌ای جستجوگر، تمایل به پیشرفت و خودسازی در او بوده است. او به خوبی می‌دانست که موفقیت نیازمند تلاش مستمر و سرمایه‌گذاری بر روی توانایی‌های فردی است. این ویژگی‌ها احتمالاً نقش مهمی در موفقیت‌های بعدی او در زندگی و کسب و کار ایفا کرده‌اند.

هنر فروشندگی علی اکبر رفوگران

حال یک داستان جذاب و واقعی در زندگینامه علی اکبر رفوگران را با هم میخوانیم:

در سال 1332، پدر علی‌اکبر مقدار قابل توجهی مداد از کشور ژاپن وارد کرد. در آن زمان، واردات کالا از کشورهای دیگر، به ویژه کالاهای صنعتی مانند مداد، می‌توانست یک تجارت پرسود باشد. با این حال، متأسفانه این محموله مداد از کیفیت مطلوبی برخوردار نبود. احتمالاً چوب مدادها مرغوب نبوده یا نوک آن‌ها به خوبی تراشیده نمی‌شد و یا حتی رنگ آن‌ها کیفیت لازم را نداشت.

این کیفیت پایین باعث ایجاد مشکل برای پدر علی‌اکبر شد. او انتظار داشت این مدادها به راحتی در بازار به فروش برسند و سود خوبی عایدش شود، اما حالا با یک انبار مداد بی‌کیفیت روبرو شده بود. نارضایتی مشتریان و فروش نرفتن کالا می‌توانست خسارت مالی به دنبال داشته باشد. حتی گفته شده که جنس روی دست پدرش باد کرده بود، که می‌تواند نشان‌دهنده حساسیت به مواد اولیه نامرغوب مدادها یا حتی بسته‌بندی نامناسب آن‌ها باشد.

موسس بیک در ایران

در این میان، فکر علی‌اکبر جوان به کار افتاد. او که شاهد نگرانی پدر و ضرر احتمالی بود، نمی‌توانست بی‌تفاوت بماند. ذهن خلاق او به دنبال راه حلی می‌گشت تا به پدرش در فروش این مدادهای بی‌کیفیت و نامحبوب کمک کند. او به خوبی متوجه شده بود که این محصول با وضعیت فعلی هیچ جذابیتی برای دانش‌آموزان، که مصرف‌کنندگان اصلی مداد بودند، ندارد. بنابراین، باید یک تغییر اساسی در این محصول ایجاد می‌کرد تا جذابیت آن افزایش یابد و بتواند نظر خریداران را جلب کند.

علی‌اکبر با تفکر و خلاقیت خود، یک ایده مبتکرانه را در سر پروراند. او تصمیم گرفت به یک کارگاه قالب‌سازی مراجعه کند. این کارگاه‌ها معمولاً قطعات فلزی یا پلاستیکی را با استفاده از قالب‌های مخصوص تولید می‌کردند. علی‌اکبر در آنجا به استادکار سفارش داد تا یک قطعه کوچک فلزی به شکل کله عصا درست کند. تصور کنید یک قطعه فلزی خمیده و کوچک که وقتی در انتهای مداد قرار می‌گرفت، آن را شبیه یک عصای کوچک می‌کرد.

اما خلاقیت علی‌اکبر به همین جا ختم نشد. او یک قابلیت دیگر نیز برای این قطعه فلزی طراحی کرد: امکان اضافه کردن یک مداد دیگر به سر دیگر این “عصا”. به این ترتیب، با استفاده از این قطعه فلزی کمانی شکل، می‌توانستند دو مداد را به دو سر آن وصل کنند و یک وسیله جالب و متفاوت ایجاد کنند. این ابتکار نه تنها ظاهر مدادها را تغییر می‌داد، بلکه یک کارکرد جدید و سرگرم‌کننده به آن‌ها می‌بخشید.

علی‌اکبر برای جذاب‌تر کردن این مدادهای تغییر شکل داده شده، به همسرش نیز پیشنهاد داد تا با استفاده از کلاف‌های نخ ابریشم، منگوله‌های کوچکی برای سر این “عصا” درست کند. نخ ابریشم به دلیل لطافت و درخشندگی‌اش می‌توانست جلوه‌ای زیبا و رنگارنگ به این مدادهای جدید ببخشد. این منگوله‌ها هم جنبه تزئینی داشتند و هم می‌توانستند حس بهتری را هنگام استفاده از مداد القا کنند.

پس از آماده شدن این مدادهای خلاقانه، نوبت به عرضه آن‌ها در بازار رسید. علی‌اکبر بازار ناصرخسرو را برای این کار انتخاب کرد. بازار ناصرخسرو در تهران، که قدمتی طولانی دارد، از دیرباز یکی از مراکز اصلی تجارت و خرید و فروش انواع کالاها بوده است. این بازار همواره محل رفت و آمد تجار و خریداران عمده و خرده بوده و همچنان نیز از رونق خاصی برخوردار است.

علی‌اکبر در بازار ناصرخسرو به سراغ یک حراجی رفت و به او پیشنهاد داد که مدادهای تغییر شکل داده شده‌اش را برای فروش بگذارد. حراجی‌ها معمولاً مکان‌هایی بودند که کالاهای مختلف با قیمت‌های رقابتی و به صورت عمده یا تکی به فروش می‌رسیدند. اما آن حراجی در ابتدا توجهی به مدادهای جدید علی‌اکبر نکرد. احتمالاً ظاهر متفاوت یا بی‌کیفیت بودن مدادهای اولیه باعث شده بود که حراجی تمایلی به فروش آن‌ها نشان ندهد.

در این لحظه، علی‌اکبر با یک حرکت هوشمندانه و خلاقانه دیگر وارد عمل شد. او از حراجی پرسید که روزانه چقدر سود می‌کند. آن شخص پاسخ داد 20 تومان. علی‌اکبر همان مبلغ 20 تومان را به آن شخص داد و در مقابل، مدادهای خود را روی میز حراجی ریخت. این اقدام نوعی سرمایه‌گذاری اولیه و تضمین سود برای حراجی بود. حراجی که حالا بدون هیچ ریسکی 20 تومان سود به دست آورده بود، دیگر دلیلی برای رد کردن پیشنهاد علی‌اکبر نداشت.

نتیجه این اقدام غیرمنتظره بسیار شگفت‌انگیز بود. ظرف مدت تنها 1 ساعت، تمام مدادهای علی‌اکبر به فروش رفت. جذابیت ظاهری و کارکرد جدید مدادها توانسته بود نظر خریداران را جلب کند و آن‌ها را به خرید ترغیب کند. علی‌اکبر از این موفقیت در فروش بسیار خوشحال و خشنود بود. در روزهای بعد نیز، تمام مدادهای باقی‌مانده به طور کلی به فروش رسید و از این طریق، علی‌اکبر و پدرش سود خوبی کسب کردند و توانستند ضرر ناشی از خرید مدادهای بی‌کیفیت اولیه را جبران کنند.

بیوگرافی علی اکبر رفوگران

زندگی و کار

  • آغاز کار در بازار: رفوگران از 12 سالگی در بازار تهران فعالیت تجاری خود را آغاز کرد و تجربیات زیادی کسب نمود.
  • خدمت سربازی و ادامه تحصیل: در سال 1328 به خدمت سربازی رفت و پس از آن به صورت شبانه تحصیلات خود را ادامه داد. او همچنین برای تقویت زبان انگلیسی خود در کلاس‌های زبان شرکت کرد.
  • ازدواج: رفوگران در اوایل دهه 1330 با مرحومه فرح لولاور ازدواج کرد و در سال 1382 مجدداً با خانم نازیا امامی ازدواج نمود.
  • ایده‌های نوآورانه در تجارت: در سال 1332، پدر علی اکبر یک محموله بزرگ مداد ژاپنی خریداری کرد که به دلیل کیفیت پایین، فروش خوبی نداشت. علی اکبر با ایده‌های خلاقانه خود توانست این مدادها را به فروش برساند و با این موفقیت، زیرزمین منزلشان را به کارگاه تولید مداد تبدیل کرد. او همچنین به طور مستقل تولید و فروش عکس برگردان را آغاز نمود.
  • تاسیس کارخانه خودکار بیک: در سال 1342، رفوگران به همراه پدر و برادرش کارخانه تولید خودکار بیک را در ایران تاسیس کرد. او ابتدا نمایندگی خودکار بیک فرانسه را گرفت و پس از مذاکره با رئیس کارخانه بیک در فرانسه، موفق به خرید دستگاه‌های مورد نیاز و تولید خودکار بیک در ایران شد و شرکت صنعتی «قلم خودکار» را بنیان نهاد.
  • تولید عطر بیک: با وجود مخالفت‌های اولیه حتی از سوی صاحب کارخانه بیک فرانسه، رفوگران با اعتقاد به توانایی تولید محصول با کیفیت و قیمت مناسب برای جوانان ایرانی، در سال 1375 کارخانه عطر بیک را در ایران راه‌اندازی کرد.
  • مداد سوسمار: رفوگران همچنین امتیاز تولید مداد سوسمار را که پیشتر از آلمان وارد می‌شد، خریداری کرد و آن را با کیفیتی مشابه در ایران تولید و به یک برند پرفروش تبدیل نمود.

افتخارات و دستاوردهای علی اکبر رفوگران

  • بنیانگذار کارخانه خودکار بیک در ایران: رفوگران برای اولین بار خودکار را به صورت گسترده در ایران تولید و عرضه کرد و به همین دلیل به عنوان «پدر نوشت‌افزار ایران» شناخته می‌شود.
  • تاسیس کارخانه عطر بیک در ایران: او با تولید عطر با کیفیت و قیمت مناسب، این محصول را در دسترس قشر وسیعی از جامعه قرار داد.
  • تولید مداد سوسمار با کیفیت: رفوگران با تولید این مداد محبوب با همان کیفیت نمونه آلمانی، توانست نیاز بازار داخلی را تامین کند.
  • دریافت نشان امین الضرب: در سال 1395، به پاس تلاش‌ها و کارآفرینی‌هایش، نشان امین الضرب به او اعطا شد.

زندگی شخصی و علایق کنونی: علی اکبر رفوگران همچنان فعال بوده و به کارخانه خود سر می‌زند. او در حال حاضر به نوشتن رمان و داستان نیز مشغول است و رمان «آبجی جمیله» از آثار او به چاپ رسیده است.

خانواده رفوگران تباری اصفهانی داشتند و شغل اصلی آن‌ها فروش لوازم التحریر بود. پدرش میرزاعلی از بازاریان خوشنام بود. او چهارمین فرزند خانواده بود و برادر بزرگتری به نام عباس و سه برادر کوچکتر به نام‌های حسین، حسن و جعفر داشت. برادرش حسین تحصیلات دندانپزشکی در آلمان داشت و سایر برادران نیز در بازار تهران در کنار پدر به تجارت مشغول بودند.

دسته‌بندی بلاگ
اشتراک گذاری
نوشته‌های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیج اینستاگرام
سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.

ورود به سایت